عشق در لحظه پدید می آید، دوست داشتن در امتداد زمان .
عشق معیارها را در هم می ریزد ، دوست داشتن بر پایه معیارها بنا میشود.
عشق ویران کردن خویش است و دوست داشتن ساختنی عظیم .
عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد، دوست داشتن از شناختن
سرچشمه می گیرد .
عشق قانون نمی شناسد ،
دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای ازقوانین طبیعی است .
عشق فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ،
دوست داشتن جاری می شود چون رودخانه بر بستری با شیب نرم .
عشق ، دق الباب نمی کند ، حرف شنو نیست ، درس خوانده نیست ،
درویش نیست،حسابگر نیست ، سر به زیر نیست ، مطیع نیست ،
دیوار را باور نمی کند ، کوه را باور نمی کند ، گرداب را باور نمی کند ،
زخم دهان باز کرده را باور نمی کند ،مرگ را باور نمی کند؛
و در آخر سربازی نرفته نیست؛ دشمن هم نیست .
*عشق لطفی است بی معنا
*عشق موجی است بی دریا
*عشق افسانه ای است گنگ
*عشق سوختن وخاکستر شدن است.
پرنده را دوست دارم نه در قفس
عشق را دوست دارم نه برای هوس
تو را دوست دارم تا آخرین نفس!!!
دوست داشتن برتر از عشق است...